کفر پنهان، نفاق آشکار و خیانت خواص، سه ضلعی بودند که زمینهساز شهادت امام حسین(ع) شده و واقعه عاشورایی را رقم زدند که خود تبدیل به مکتب، فرهنگ و راه و رسمی فرازمان و فرامکان شد.
ابوالقاسم فاتحی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، همزمان با دهه اول ماه محرم به بازخوانی جامعهشناختی نهضت کربلا و نقش امام حسین(ع) در احیای اسلام نوپا پرداخته و در اختیار ایکنا قرار داده است که به صورت روزانه برای مخاطبان منتشر میشود. در ادامه بخش دهم و پایانی از این سلسله یادداشتها از نظر میگذرد.
زمانی که از بازخوانی جامعهشناختی نهضت کربلا سخن میگوییم، در واقع میخواهیم نوعی خوانش جامعهشناختی از عناصر و مؤلفههای مهم اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی زمانه قیام امام حسین(ع) ارائه کنیم. یعنی منظور ساختارهای اجتماعی، فرهنگ اجتماعی، آداب و رسوم اجتماعی، سنتهای اجتماعی، روابط و تعاملات اجتماعی، گروههای ذینفوذ اجتماعی و نهادهای رسمی و غیر رسمی اجتماعی دوره و عصری است که قیام امام حسین(ع) در آن بافت اجتماعی رقم خورد.
مهمترین اتفاقات آن دوره، ابتدا ظهور اسلام بود. پس از آن رحلت پیامبر(ص) و به دنبال آن رجعت و بازگشت امامت به خلافت، دوران سکوت و خانهنشینی امیرالمؤمنین علی(ع) و دوره حکمرانی پنج ساله آن حضرت و در نهایت شهادت آن امام، دوره جنگ سرد امام حسن(ع) با معاویه و نهایت دوره جنگ گرم امام حسین(ع) پس از مرگ معاویه و به سلطنت و به قدرت رسیدن یزید.
عاشورا به مثابه مکتب و فرهنگ احیاگر سنت نبوی
عاشورا مکتب و فرهنگ و راه و رسمی فرازمان و فرامکان است. عاشورا الگویی است فراروی طالبان آزادگی و جهادگران عرصهای که در طول تاریخ تشیع گفتند: «رَبُّنَا ?للَّهُ ثُمَّ ?س?تَقَ?مُواْ تَتَنَزَّلُ عَلَی?هِمُ ?ل?مَلَـ??ئِکَةُ أَلَّا تَخَافُواْ وَلَا تَح?زَنُواْ وَأَب?شِرُواْ بِ?ل?جَنَّةِ ?لَّتِی کُنتُم? تُوعَدُونَ» مکتب و فرهنگ عاشورا فرازمان و فرامکان است زیرا وسوسههای قدرتمند شیطان درونی انسان و خوی جاهطلبی قدرتهای سلطهگر بیرونی نیز فرازمان و فرامکان است و این از سنتهای الهی است.
تاریخ تفکر و تمدن جوامع از دور و نزدیک نشان میدهد که همیشه جامعه و تاریخ تحت تأثیر دو نیروی تعیین کننده و اساسی قرار داشته است. مانند عقل و هوس، علم و جهل، عدالت و بیعدالتی، حق و باطل، دنیاگرایی و آخرتگرایی، فقر و غنا، ظالم و مظلوم و... . پس دو عنصر عقل و علم و حکمت و عدالت و مانند آن و در صف روبرو جهل و بیعدالتی و هوسرانی و دنیاگرایی و مانند آن که هر دو فرازمان و فرامکان هستند.
مکتب حسینی و فرهنگ عاشورایی الگوی کسانی است که علم و عقل و حکمت و عدالت را انتخاب میکنند و مکتب سفیانی نیز بیعدالتی و ظلم و ستم مدرن و کادو شده در بستههای زرورقهای دموکراسی آمریکایی و شعارهای تحریف شده و مصادره شده «زن، زندگی، آزادی» را تشکیل میدهد. کسانی که خانه دل، پستوی اندیشهای و سبک زندگی خود را بدون تعقل و بدون تفکر از روی عصبانیت کور فرهنگی یا سیاسی به دست فضاهای مجازی ناشناخته و به دست شبکههای اجتماعی فاسد و فاسقی که بلندگوی مکتب یزید شدهاند، دادهاند، همه و همه بدون تردید در صف امام حسین(ع) نیستند، حتی اگر سینهزنی کنند و غذای امام حسین(ع) را بخورند.
جاهلیت مدرن؛ نسخه بازخوانی شده جاهلیت عصر پیامبر(ص)
جاهلیت مدرن الگوی کسانی است که جهل و هوسرانی و دنیاگرایی مدرن را میکوشند به صورت ایرانی و اسلامی و انقلابی نشان دهند و مردم را از دور و بر مسلم بنعقیل به سمت عبیدالله بنزیاد بکشانند. جاهلیت زمانبردار و محصور در جاهلیت عصر پیامبر(ص) نیست. مدرنیته غربی هنگامی که بر پایه سکولاریسم، امانیسم و مادهگرایی بنا شد و به دنبال آن بر مبنای آن کاپیتالیسم نوین تعریف و تئوریزه شد و پس از آن نظام سیاسی آمریکا با اتحاد سرمایهداران یهودی و انگلیسی و فرانسوی و دیگر کشورهای اروپایی قرن 15 شکل گرفت، به ما نشان داد که باید منتظر جاهلیت مدرن و سلطهگری اتو کشیده و رسمی و نهادی شده نظام سیاسی سرمایهداری آمریکایی نیز باشیم .
تحمیق اجتماعی، استثمار نوین و بردگی شکیل و مدرن از زن، زندگی و آزادی، تنها بخشی از نمونهها و مصادیق جاهلیت مدرن است. اگرچه امام حسین(ع) ازسوی سپاهیان عمرسعد در زمین کربلا (در سال 61) با سازماندهی و فرماندهی کفر پنهان خاندان سفیانی و اموی و مروانی به شهادت رسید، اما جهان در طول تاریخ و بهویژه دنیای امروزی گرفتار اتحاد و همگرایی سه ضلع از همان نسل فکری، معرفتی و رفتاری کفر پنهان دستگاه اشرافی سفیانی و اموی است که با ضلع نفاق آشکار شده خواص داخلی دنیازده و استحاله شده قدرتطلب و ضلع سوم و شوم و خطرناکتر از دو ضلع دیگر یعنی مقدسمآبان دینی، روشنفکرنماهای دینی، اسلامشناسان انگلیسی و آمریکایی و خرمقدسهایی که بارکش مجانی نظام زر و زور و تزویر شدهاند، شناخته میشود.
یزید که به گمان خود تصور میکرد در کربلا مکتب و آئین پیامبر(ص) را به همراه عترت آن حضرت دفن کرده است و فاتحه اسلام محمدی و اسلام علوی و فاطمی و حسنی را با کشتن حسین خوانده است، سرمست از این پیروزی توهمی، پرده از کفر خود برداشت و آشکارا گفت فرزندان هاشم و در رأس آن پیامبر(ص) فقط میخواستند با سلطنت ما بازی کنند و آن را از آن خود کنند وگرنه نه خبری آمده بود و نه وحیی نازل شده بود و ما فرزندان ابوسفیان برای بازگرداندن حاکمیت به خاندان خود پیش از این در بدر، اُحد و حُنین با محمد(ص) جنگیدیم و اسلام را به مصلحت پذیرفتیم .
به قول شهید مرتضی مطهری، شمر و یزید و عمر سعد زمان امام حسین(ع) مردند. شمر و یزید زمانه امروز موشه دایان و دیگر سران اسرائیل هستند. بله! امروز تمامی میدانهای مبارزه و جهادی که جبهه مقاومت اسلامی در عراق، لبنان، سوریه و یمن برای مقابله با زیادهخواهیهای آمریکا و اسرائیل و کشورهای اروپایی گشوده شده است، سرزمین کربلا است و مجاهدان آن سربازان لشگر امام حسین(ع) هستند و کارشکنی و تضعیف و تبلیغ آگاهانه و آزادنه علیه آنان از طرف هرکسی باشد، بدون شک بازی در زمین عمرسعد و در زمین اسرائیل و آمریکا و پشت کردن به امامحسین(ع) است.
وقتی شخصیتی بینظیر در طول غیبت کبری مانند امام خمینی(ره) با صراحت اهمیت حفظ جمهوری اسلامی ایران را از حفظ جان امام زمان(عج) که آخرین و تنهاترین ذخیره الهی در روی زمین است، مهمتر میداند، آیا دیگر عذر و بهانهای برای مخالفت و تضعیف نظام و رهبری میماند؟ مگر آنکه ما خود را اسلامشناستر از امام(ره) و انقلابیتر از ایشان بدانیم و یا اینکه اماننامه تحصیل و تدریس در دانشگاههای آمریکا و اروپا و شهروندی و اقامت دائمی را دریافت کرده باشیم و یا اینکه آنقدر پول و ثروت رانتی جمعآوری کردهایم و خوردهایم که دیگر حتی آمادگی شنیدن این سخنان و مطالعه اینگونه مطالب را هم نداریم.
در اینکه امروز جمعیتی از مردم گرفتار سفره نان خود هستند، جوانان جویای کار و مسکن و اشتعال با مشکل جدی روبرو هستند، هنجارشکنی و قبحزدایی از اصول و ارزشهای فرهنگی و اسلامی شیوع پیدا کرده است و نوعی رهاشدگی اجتماعی و نوعی آنومی اجتماعی دیده میشود، شکی نیست اما آیا راه حل مشکلات و رفع آسیبها در تضعیف نظام و رهبری و انقلاب و ارزشهای آن نهفته است که برخی آگاهانه، چنین میکنند یا راه حل آن کمک به دولتی است که شبانهروز تلاش میکند؟
آیا این عقلی و منطقی است که با شعار برپایی عدالت و مبارزه با فقر، خود نظام و دولتی را که در حال ریشهکنی فقر و اقامه عدل است را تضعیف کنیم؟ بیشک نتیجه آن اشاعه فقر و بیعدالتی درازمدت خواهد بود، زیرا اگر این نظام آسیب ببیند، دیگر برای سالیان سال نه عدالتی، نه آزادی، نه هویتی و نه فرهنگی و نه قدرتی که بخواهیم عدالت را برپا کنیم و فقر را ریشه کن کنیم، نخواهیم داشت. پس سعی نکنیم با فریب خود و دیگران و با بازی با مفاهیم و اصطلاحات علمی، خود و جامعه را به انحراف و سقوط بکشانیم.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
پایتخت سوریه به اشغال تروریستها درآمد
آخرین شب مراسم عزاداری حضرت فاطمهزهرا (س) با حضور رهبر انقلاب +ع
مقاومت ماندگار و پایدار است و بیشتر خواهد درخشید
تاریخ شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)
شهید القدس اسماعیل هنیه
شیطان از چه ابزاری برای گمراهی انسان استفاده میکند
جلسهاش با رهبر معظم انقلاب پیرامون مسائل اقتصادی
اقدام درخشان نیروهای مسلح کاملاً قانونی و مشروع بود
مسابقه دلنوشته ادبی برای سید حسن نصرالله
[عناوین آرشیوشده]