سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسانی را که به آنها دانش می آموزید، بزرگ شمارید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
جمعه 102 مهر 7 , ساعت 11:6 صبح

استاد جامعه المصطفی(ص) در گفتاری به مناسبت میلاد نبی اعظم(ص) ضمن نقد روایات نادرست و جعلی درباره پیامبر(ص)، گفت: مثلا از روایات بخاری و مسلم و بسیاری از منابع دیگر که البته در قیاس با این دو منبع دارای اعتبار نیستند، چنین بر می‌آید که پیامبر(ص) چون بشری عادی است ممکن است به یکسری بیماری‌ها حتی افسردگی مبتلا شود.

بخش 3 میرزایی/// چالش‌های شناخت تمایزات محمد(ص) قرآن و محمد امویان/3حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی میرزایی؛ استاد جامعه‌ المصطفی(ص)، در گفتاری به مناسبت میلاد پیامبر اعظم(ص)، به مقایسه شخصیت حضرت محمد(ص) از منظر قرآن کریم و روایات جعلی ساخته و پرداخته امویان با موضوع «چالش‌های شناخت تمایزات محمد(ص) قرآن و محمد امویان» پرداخته است که قبلا بخش اول این گفتار با عنوان «بازشناخت پیامبر(ص) نیازمند خرد و روایت از ابعاد مختلف سیره و سنت است» و بخش دوم با عنوان «بررسی تخریب چهره رسول الله(ص) در منابع دست اول تاریخ مسلمانان» منتشر شده است. اکنون بخش سوم این گفتار را می‌خوانید.  

چالش پنجم ـ بحران موازین، سنجش و مرجعیت علمی: دست کم برای برخی از روشنفکران و نواندیشان دینی و اسلامی که دغدغه دین و انسان دارند و معتقدند که دین اگر از عالم انسان رخت بربندد، همه چیز به اضمحلال می‌رود، مسئله «مرجعیت علمی» و ترازها و سنجه‌های مرتبط با آن در اندیشه دینی امری به‌غایت با اهمیت و به‌سزاست. فقدان ابزاری برای سنجیدن علمی در جهان اسلام باعث آشوب علمی و هرج و مرج نظری می‌شود و ما هم اکنون شاهد این آسیب هستیم.

هر مذهبی بر پایه منابع درون‌مذهبی و معیارهای درونی خود هر چیزی به اسلام نسبت می‌دهد. خود را ملزم به پاسخگویی و دلیل‌آوردن از بیرون از مذهب خود نمی‌داند. نمونه بارز این امر در مذهب اهل سنت و جماعت و احادیث صحیح مسلم و بخاری است. البته این آسیب کمابیش در دیگر مذاهب اسلامی هم هست. بزرگترین منبع اغلبت قاطعِ مسلمانان در شکل‌دهی و تبیین شخصیت رسول خدا، صحیح مسلم و بخاری است.

یکی از روایات صحیح بخاری از عایشه است که مدعی شده رسول خدا را سحر کردند. حتی نام آن آقای یهودی از قبیله «بنی زریق» که «لبید بن الاعصم» بود را هم آورده است. او مسئول سحر کردن رسول خدا بوده است. عجیب آن است که اغلبت قاطع شارحان صحیح بخاری و علمای بزرگ اهل سنت، ضمن تایید این حدیث در صدد توجیه امکان مسحورشدن رسول خدا بر آمده‌اند. این در حالی است که خدای متعال فرمود: ?إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ یُؤْثَرُ?(المدثر: 24)، و?إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلاَّ رَجُلاً مَسْحُوراً?(الإسراء: 47)، و?وَقَالَ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلاَّ رَجُلاً مَسْحُوراً?(الفرقان:8). این آیات دالّ بر این امر است که کفار و مشرکان مکه از ترفند مسحور جلوه دادن رسول خدا به دنبال تشکیک در وحی بودند. حال در صحیح بخاری از همسر پیامبر اکرم، عایشه، روایت داریم که فلان جوان یهودی رسول خدا را سحر کرد!

نظر جصاص درباره سحر

البته شکر خدا، اقلیت بسیار قلیل و نادری از بزرگانی از اهل سنت مانند «الجصاص» صاحب کتاب «احکام القرآن» به این امر اعتراض کرده‌اند و زیر بار آن نرفتند. الجصاص این روایات را به‌خاطر آن که با آیات قرآن صریحا ناسازگار است را رد کرد و قول به سحر شدن رسول خدا را موافق قول کفار شمرد. محمد عبده، تصریح کرد که: بسیاری از مقلدان! که عقلشان نمی‌رسد که نبوت و الزامات آن چیست، به سمت قبول روایات سحر شدن رسول خدا رفتند. البته هنوز هم اغلب نزدیک به کل علمای اهل سنت سحرشدن رسول خدا را قبول دارند و بر اساس این روایات صحیح مسلم و بخاری و حدیث عایشه، معتقدند که سحر هم یک بیماری است که از طرف دیگری بر انسان تحمیل می‌شود و چون پیامبر اکرم(ص) بشر بود ممکن بود دچار همه این بیماری‌ها هم ممکن است بشود! عایشه در آن روایت در ادامه می‌گوید، وقتی رسول خدا توسط لبید بن الاعصم، سحر شد، خیال می‌کرد با زنان خود رابطه داشته اما در واقع نداشت!

فاجعه بزرگتر این است که علمای اهل سنت به‌جای درست کردن این معضل آن را بدتر کردند و آن را به قاعده‌ای تبدیل نمودند که بشود هر چیزی را به رسول خدا نسبت بدهیم. مثلا اغلب آنان گفته‌اند، رسول خدا بشر است مانند دیگران و هر بیماری و مشکلی که برای انسان معمولی عارض شود بر او هم عارض می‌شود. این منافاتی با نبوت و مقام او ندارد. برای مثال امروزه اگر بخواهیم سخن این توجیه‌گران را بفهمیم باید بگوییم بعید نیست رسول خدا افسرده شود تا مرز خودکشی؛ بالاخره هر انسانی این مسئله برایش پیش می‌آید!

از قضا، شوربختانه، همین افسردگی و به فکر خودکشی کردن در افتادن، هم برای پیامبر خدا(ص) در صحیح بخاری آمده است. آن حدیث هم از همسر ایشان عایشه است. خلاصه سخن همسر پیامبر(ص) آن گونه که در صحیح بخاری آمده این است: «وقتی وحی بر رسول خدا منقطع می‌شد و به صورت موقت به تأخیر می‌افتاد آنقدر حزین می‌شد که به فکر خودکشی می‌افتاد. او قصد می‌کرد که خود را از بالای کوه‌های بلند به پایین پرتاب کند تا راحت شود! اما هر بار (یک بار نبوده و مرتب این احساس و اقدام با هر تأخیر افتادن نزول وحی رخ می‌داده!) جبرئیل(ع) بر او ظاهر می‌شد و می‌گفت: ای محمد تو واقعا و بی تردید رسول و نبی خدا هستی و او از نقش? خودکشی خود صرف‌ نظر می‌کرد.»   

ناسازگاری مسحورشدن پیامبر(ص) با آیات قرآن

توجیهات پاره‌ای از علما برخی مذاهب، برای تاییدِ حدیث مسحورشدن رسول خدا که البته با نصوص صریح قرآن و عقل سلیم ناسازگار است، به طور طبیعی زمینه را برای قبول هر توهین دیگری را مهیا کرد. در آن جا همه بر این قول تکیه کردند که رسول خدا مانند بقیه یک بشر است و مانند هر انسان دیگر ممکن است به هر بیماری (ولو بیماری روحی یا بیماری سحرزدگی) دچار شود. طبیعی است که در مقوله اقدام مکرر رسول خدا برای خودکشی! هم همان توجیهات قابل استفاده است. در نتیجه، اتفاق فاجعه‌باری که می‌افتد زیر سؤال رفتن تمام قدسیت، عصمت و سلامت نفسانی و وحیانی نبوت آن رسول گرامی است. این دقیقا چیزی است که دشمنان از اولین روزهای بعثت تا امروز در غرب، برای کوبیدن رسالت و رسول خدا از آن استفاده کردند و در قرآن بازتاب داشته است.

از روایات بخاری و مسلم و بسیاری از منابع دیگر که البته در قیاس با این دو منبع دارای اعتبار نیستند، چنین بر می‌آید که پیامبر(ص) ممکن است، العیاذ بالله، هذیان‌گویی هم بکند! وقتی سحر می‌شود، افسرده می‌گردد تا مرز اقدام مکرر به خودکشی و اگر جبرییل نازل نمی‌شد حتما خودش را می‌کشت، معلوم است که سخن یکی از اصحاب او در واپسین لحظات زندگی و ساعات احتضار آن رسول گرامی، که پس از درخواست قلم و دوات برای نوشتن وصیت گفت درد بر او غلبه کرده و دارد هذیان می‌گوید، البته که چنین نسبتی هم برای آنان قابل قبول می‌شود!! والعیاذ بالله و نستجیر به تعالی!

ابن تیمیه حرانی در کتاب منهاج السنه، ج 3 صفحه 523، تصریح می‌کند که: «در این لحظه که بیماری بر رسول خدا شدت گرفت، شک کرد که آیا سخن او که در آن درخواست قلم و کاغذ می‌کند تا وصیتی کند که امت او هیچگاه به گمراهی نرود، بر اثر آثار بیماری و شدت درد است یا نه در شرایط طبیعی و متعارف این سخن را می‌گوید!» سپس با مغالطه عجیبی می‌گوید: «و این عجیب نیست چون پیامبران هم بشرند و بیمار می‌شوند!» گویا کسی گفته پیامبر بیمار نمی‌شود! در حالی که اختلاف در این است که آیا رسول خدا هم مانند یک انسان عادی وقتی بیمار می‌شود و درد او اوج می‌گیرد، هذیان‌گویی می‌کند و ممکن است به اشتباه حرفی بر زبان بیاورد که ناشی از پرت و پلاگویی بیمار از شدت درد است یا خیر!!؟ محل اختلاف این است.

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ